جدول جو
جدول جو

معنی احمد فرغانی - جستجوی لغت در جدول جو

احمد فرغانی(اَ مَ)
ابن محمد بن کثیر الفرغانی. قفطی در تاریخ الحکماء (چ لیبسک ص 78) آرد که: وی یکی از منجمین مأمون و صاحب المدخل الی علم هیئه الافلاک و حرکات النجوم است و آن کتابی لطیف الجرم عظیم الفایده و دارای سی باب و محتوی جوامع کتاب بطلمیوس است با الفاظ عذب و عبارات واضح -انتهی. وفات او به سال 247 ه.ق. بود. و هم قفطی در تاریخ الحکماء ص 286 ذیل ترجمه محمد بن کثیر الفرغانی آرد که او منجم فاضل صانع در علم حدثان (وقایع جهان) و کثیرالاصابۀ در آن بود و در سهم الغیب سهمی صائب داشت و در صناعت نجوم مقدم بود. او راست: کتاب الفصول و کتاب اختصارالمجسطی و کتاب عمل الرخامات
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُحَمْ مَ)
اخشیدبن طغج فرغانی اولین کس از آل اخشید در مصر. او به سال 318 هجری قمری از طرف خلیفه نامزد حکومت مصر شد و در 323 هجری قمریبدانجا رفت و در 327 هجری قمری لقب اخشیدی (عنوان رسمی امرای فرغانه) اختیار کرد و در 330 هجری قمری شام و حرمین شریفین را نیز به متصرفات خویش ملحق ساخت و درسنۀ 334 هجری قمری درگذشت. و رجوع به آل اخشید شود
لغت نامه دهخدا
احمد بن عمران، از مردم صاغان، معلم قرآن بود بر طرف سکۀ عماره و از ابوبکر طوسی نوشت، معدنی گوید وی عم ابی علی صاغانی حنفی، از مردم صغانیان است، او را در هر جنس از حدیث تصانیفی است، در نیشابور حدیث شنید و در خراسان و بغداد حدیث گفت، از سید ابوالحسن محمد بن حسین علوی و محمد بن محمد بن عدوس (عبدوس ؟) حیری و عبدالرحمن بن ابراهیم بن محمد بن یحیی الزکی و محمد بن محمد بن حامد قطان و حسین بن محمد بن علی سیوری و جز آنان حدیث شنید و ازوی ابوبکر احمد بن علی بن ثابت خطیب حافظ و قاضی ابوالمظفر منصور بن محمد بن احمد بسطامی بلخی حدیث شنید، خطیب ذکر وی را در تاریخ بغداد آورده و گوید او بعزم سفر حج پس از سال 420 هجری قمری به بغداد شد و حدیث گفت و ما از وی حدیث نوشتیم، (الانساب سمعانی ص 347)
لغت نامه دهخدا